هستانشناسی در ارتباط با کلمات کلیدی راهبردی
در این تمرین قصد داریم چند الگوی زبانی است که برای چند نمونه از کلمات کلیدی شامل راهبرد، دورنما، ماموریت و برنامه بلندمدت تعریف میشوند.
راهبرد
از مطالعهی چند تعریف از راهبرد و طبق تعریفهای ارائه شده از راهبرد در کلاس میتوان ۳ بخش کلی برای هر راهبرد در نظر گرفت:
۱-چه اهدافی تحقق یابد
۲-بر روی چه بخشی مثلا کالا یا بازار قرار است تاثیری گذاشته شود
۳-برای استفاده از فرصتها یا تهدیدها باید چه کرد
بنابراین در هنگام مشاهدهی جملهای که این ۳ را داراست احتمالا یک راهبرد است در واقع هرگاه با بیان یه هدف بر روی یک ناحیهی مشخص شرایط خارجی را مورد بررسی قرار دهیم یک استراتژی تعریف کردهایم.
برای مثال برای وزارت علوم و تحقیقات و فناوری :
بررسی و ریشه یابی عوامل منجر به رواج فرهنگ مدرک گرایی در جامعه و اتخاذ سیاست های مناسب برای تعدیل آن با هدف ارتقای کیفیت آموزش عالی و هدف جلوگیری از شیوع تقلب علمی
در ابنجا در بخش اول شاهد یک راهبرد هستیم که در ادامه هدف استفاده از آن ذکر شده است و یک هدف بر روی جامعه تعریف شده است به منظور پاسخ به یک تهدید .
چشمانداز
در ابنجا این به مفهوم چشمانداز،دورنما یا vision میپردازیم،این کلمهی خلاصهی وضعیت ایده آل سازمان است که هیچ گاه محقق نمیشود ولی جهت دهندهی حرکت سازمان است.در حقیقت این چشم انداز است که وضعیت مطلوب رو به ما نشان میدهد.
چشمانداز همواره نگاه به سوی آینده دارد و اگر در جملهای یک هرف یا اهداف مشخص با افعال آینده داشتیم که تحقق آن دشوار است احتمالا با یک چشم انداز مواجهیم
، چشمانداز، پاسخ به این پرسش است که در آینده میان/ بلندمدت میخواهیم به کجا برسیم .و در آن حتما یک زمان مشخص مثلا ۱۴۰۴ ذکر شده است.
برای سازمان مورد نظر ما یعنی وزارت علوم،تحقیق و فناوری در همان مثال بالا در برنامهی وزیر محترم علوم این چشم اندازها ترسیم شده است که قصد داریم به آنها دستیابیم:
محدود کردن دخالتهای نهادهای بیرونی هدفیست که برای ما ترسیم شده است تا به آن در این وزارتخانه دست یابیم.
برای تعیین یا بازنویسی چشمانداز سازمانتان، از این سئوال ها کمک بگیرید:
• در ۱۰- ۱۵ سال دیگر در چه وضعیتی هستیم؟
• سازمان و یا پروژه ما چه موفقیتهایی را تا به حال کسب کرده است؟
• سازمان و یا پروژه ما، زمینهساز چه اتفاق سازندهای شده است و چه مشکل اجتماعی را برطرف کردهاست؟
سعی کنید که بلند پروازانه و جسورانه به آینده فکر کنید. قرار است فلک را سقف بشکافید و طرحی نو در اندازید.
ماموریت
همان فلسفه وجودی سازمان خواهد بود. ماموریت سازمان بیان میدارد که سازمان چگونه می خواهد رقابت نموده و برای مشتریان خود ارزش خلق نماید.
درتدوین بیانیه ماموریت بایستی بتوان به پنج سؤال اساسی زیر پاسخ داد.که عبارتنداز:
1. چه چیزی؟ (کالا و خدماتی که سازمان ارائه می دهد و در واقع چه نیازی از جامعه را با تامین این محصولات برآورده می سازد.)
2. چه کسی؟ (مشتریان چه کسانی هستند؟)
3. کجا؟(حیطه رقابتی کجاست؟)
4. چرا؟(هدف بهینه سازمان چیست؟)
5. چگونه؟ (ویژگیهای منحصر به فرد و مزیت های رقابتی سازمان در رسیدن به این هدفها چیست؟
بنابراین ماموریت عبارتیست که به این سوالات پاسخ داده میشود و زمان افعال در آن حال است.
سیاست
سیاست به معنی تدبیر و حیله و در مدیریت راهبردی یک سری اصول و قواعد بصورت رهنمودی گسترده و کلی است که نشان دهنده راه برای مدیران د ر اتخاذ تصمیم می باشد .
سیاست ، دو مرحله تدوین استراتژی را به یکدیگر پیوند می دهد شرکتها از سیاستها استفاده می کنند تا مطمئن شوند که تمام کارکنان شرکت در هر تصمیم گیری مشارکت می کنند و اقداماتی انجام می دهند که به شرکت در دستیابی به ماموریت، اهداف و استراتژیهایش کمک می کند .
تاکتیک :
تاکتیک علم اداره ی نیروها در صحنه است و سومین سطح از سطوح چهارگانه مدیریتی محسوب می گردد. تاکتیک را باید اجمالاً به شگردها و روشهای خاص برای پیشبرد برنامه استراتژیک با مقتضیات زمان و محیط تعریف کرد که عمدتاً پس از تدوین برنامه مورد توجه استراتژیستها قرار میگیرد.
تعاریف دیگر : تاکتیک تصمیم گیری های کوتاه مدت مطابق با وضعیت که تغییر می کند. این تصمیمات ، استراتژی های وظیفه ای و یا استراتژیها زیرین نیز نامیده می شوند .
برای تمییز تاکتیک و راهبرد باید به این نکات توجه کرد: